از : جناب علامه موسی الرضا طایفی اردبیلی
برنامه داشتن از ویژگی آدمهای کارآمد است. ارد بزرگ
چارچوب معینی که فهم موجود در طیف زمانی خاصی از یک جامعه ، عقلانیت و روش
های حصول به آن را تحدید حدود و تعریف می سازد ، انواع فعلیت های محول و
محقق در جامعه را در سطوح و حدهای گوناگون مشخص می سازد و پذیرش این چارچوب
افراد را به متابعت اندیشمندانه از فرهنگ ، جامعه ، اهداف کلی جامعه ،
منافع عمومی و مسیر تکاملی مفروض برآمده از فرهنگ که منافع فرد نیز در آن
معین و مفروض است ؛ وا می دارد .
یکی از شرط های اساسی تحقق فعلیت های
مختلف موجود و ممکن در قالب مفاهیم محول و محقق پیروی از روش های حصول
عقلانیت است که در جوامع در طیف های زمانی با هم متفاوت است ولی در صورت
کلیِ عمل ، همین مفهوم حصول عقلانیت برنامه پذیری را در تمام طیف ها اجباری
لاینفک از انسان ، فرهنگ و زندگی اجتماعی می سازد ؛ چرا که محدودیت منابع و
امکانات موجود و ممکن ، محدودیت انواع سرمایه ها و بستگی زمانی عمل ؛ حجم ،
دامنه و گستره ی عملیات را ترسیم می سازد و کارآمدی افراد ، گروه ها ،
احزاب و سازمان ها نیز با میزان بهره مندی موثر و مناسب از منابع و امکانات
و سرمایه ها با روش های حصول عقلانیت تعیین می شود .
با این معناست
که برنامه داشتن نه تنها ویژگی آدم های کارآمد است که حتا برای زندگی در
جوامع معاصر به دلیل پیچیدگی روابط و تخصصی شدن رفتارهای مکانیسمی و گستره ی
وسیع انواع فعلیت ها و اعمال اجتماعی ، بی برنامگی نمی تواند به کارآمدی
انسان بینجامد و به طور عقلی این تجربه و دریافت ؛ حکیم معاصر ارد بزرگ را
به موضوع حاضر رهنمون ساخته است .
برگرفته از : انجمن جهانی جامعه شناسی نوین International Sociological Modern Association (ISMA)
کامپوزیت چیست؟
کامپوزیت مخلوط فیزیکی از دو یا چند ماده مختلف است که این مواد خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خودرا حفظ کرده و مرز مشخصی را با یکدیگر تشکیل می دهند. این مخلوط در مجموع و با توجه به برخی معیارها، خواص بهتری از هریک از اجزای تشکیل دهنده خودرا دارا می باشد.
اولین کامپوزیت ها
از اولین کامپوزیتها یا همان چندسازههای ساخت بشر میتوان به کاه گل وآجرهای گلی که در ساخت آن ها از تقویت کننده کاه استفاده می شده است اشاره کرد. چون گل بعد از خشک شدن ترک میخورد، مقداری کاه به آن افزودند تا حفرهها را پُر کند و مانع از ترک خوردن گل شود.
نمایی از یک دیوار کاهگلی
شاید هم اولین کامپوزیت را مصریها ساخته باشند. آن ها به چوب بدنه قایق هایشان مقداری پارچه میآمیختند تا در اثر خیس شدن چوب باد نکند.
ساختار کامپوزیت
کامپوزیت از دو قسمت تشکیل شدهاست:
1) قسمت زمینه
ماده ای که در یک سری از خواص مکانیکی نقص دارد.ماده زمینه تقویت کننده را احاطه کرده است، به طوری که نگذارد ماده تقویتکننده پراکنده شود؛ همچنین محافظت از ماده تقویتکننده در برابر عوامل شیمیایی را بر عهده دارد .
2) قسمت تقویتکننده
تقویتکنندهها موادی هستند که به صورت تکهتکه، در یک زمینه پیوسته وارد میشوند تا خواص ماده زمینه را بهتر بهبود بخشند.
مواد زمینه را نرم انتخاب میکنند، وقتی نیرو به کامپوزیت وارد میشود، توسط زمینه به مادة تقویتکننده انتقال داده شود تا مادة تقویتکننده نیرو را تحمل کند.
مقدار مادهای که به عنوان زمینه استفاده میشود معمولا بیشتر از قسمت تقویتکننده است.
در مثال کاهگل،گل نقش فاز زمینه و کاه نقش تقویت کننده را بازی می کند.
تقویتکنندهها میتوانند به صورت یک صفحه، یک رشته ( نخ)، یا یک ذره (پودر) وارد حجم زمینه شوند و خواص آن را بهبود بخشند.
کامپوزیت لایه ای کامپوزیت رشته ای کامپوزیت ذره ای
خواص کامپوزیت ها
وزن کم این مواد در عین بالا بودن نسبت مقاومت به وزنشان در مقایسه با موادی مانند فولاد باعث شده که مصرف آنها در صنایع روز به روز افزایش یابد. همچنین به علت وجود فاز زمینه مقاومت به خوردگی کامپوزیت بالاست.
روش های ساخت گوناگون و همچنین امکان تولید اشکال پیچیده و متنوع از دیگر مزایای مواد مرکب است.
کاربرد های کامپوزیت
با توجه به پایداری بسیار زیاد کامپوزیتها و مقاومت بسیار خوب آنها در محیطهای خورنده، این مواد، کاربردهای وسیعی در صنایع دریایی پیدا کردهاند که از آن جمله میتوان به ساخت بدنه قایق ها و کشتی ها و تاسیسات فراساحلی اشاره داشت. استفاده از کامپوزیتها در این صنعت، حدود 60 % صرفهجویی اقتصادی داشته است که علت اصلی آن مربوط به پایداری بالای این مواد است.
صنعت ساختمان پرمصرفترین صنعت برای مواد کامپوزیتی است. استخرهای شنا ، وان حمام ، سینک ظرفشویی و دستشویی ، کفپوش ، نماپوش ، برجهای خنککننده،مخازن سوخت CNG و … همگی از مواد چند سازه ای هستند.
![]() | ![]() |
نماپوش کامپوزیتی | مخزن های کامپوزیتی |
مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: هادی داودی
تنظیم: نوربخش
اگر تمام عالم در یک کفه ترازو نهاده شود و مادرم در کفه دیگر ، کفه عالم بالاتر خواهد ایستاد . لورولا بکدیل
با بازگویی رخدادهای بد زندگی ، خویش را نیازاریم . حکیم ارد بزرگ
وقت گرانبها است ، اما حقیقت گرانبها تر است . دیسرائیلی
تنها با عشق میان دلهای شماست که عشق میان شما عمق و استحکام واقعی خود را نشان خواهد داد . باربارا دی آنجلیس
مثال هایی از کاتالیست های ناهمگن
در عمل، این واکنش بی معنی به نظر می رسد؛
زیرا اتان که ماده ای فوق العاده مفید است، به اتان نسبتاً بی مصرف تبدیل
می شود. با این وجود، همین واکنش با هر ترکیبی که شامل ترکیب دوگانه ی کربن
- کربن باشد، اتفاق خواهد افتاد.
واکنش دهی پیوند دوگانه ی کربن- کربن در روغن گیاهی با هیدروژن در حضور کاتالیست نیکل است. مولکول های اتان روی سطح نیکل، جذب می شوند؛ پیوند دوگانه بین اتم های کربن می شکند و الکترون ها برای پیوند اتم های کربن روی سطح نیکل به کار گرفته می شوند...
مولکول های هیدروژن نیز روی سطح نیکل جذب می شوند.
وقتی این اتفاق افتاد، مولکول های هیدروژن به اتم های هیدروژن تجزیه می شوند. این اتم ها می توانند اطراف سطح نیکل حرکت کنند...
اگر اتم هیدروژن به نزدیکی یکی از کربن های پیوند یافته به روی سطح، پخش شود؛ پیوند بین کربن و نیکل با پیوند بین کربن و هیدروژن جایگزین می شود.
اکنون انتهای اتان اصلی از سطح جدا می شود و در نهایت همین فرایند برای انتهای دیگر نیز اتفاق می افتد...
همانند قبل، یکی از اتم های هیدروژن، پیوندی با کربن تشکیل می دهد. اکنون فضایی روی سطح نیکل برای مولکول های واکنش دهنده ی جدید وجود دارد تا این فرایند از نو تکرار شود...
البته توجه داشته باشید که برخی فلزات از جمله نیکل، به همان نسبت که هیدروژن را جذب سطح خود می کنند، قابلیت جذب هیدروژن به درون ساختار خود را نیز دارند. در این موارد، مولکول های هیدروژن باز هم به اتم های هیدروژن تبدیل می شوند که می توانند درون ساختار فلز پخش شوند.
این اتفاق برای نیکل زمانی خواهد بود که هیدروژن تحت فشار بالا قرار گیرد (البته در این مقاله به این اشاره نشده است که هیدروژن دار کردن تحت فشارهای کم باعث جذب در ساختار نیکل خواهد شد یا نه).
تبدیل کننده های کاتالیستی:
تبدیل کننده های کاتالیستی، مولکول های سمی مانند مونوکسیدکربن و اکسید های مختلف نیتروژنی در اگزوز ماشین ها را به مولکول هایی کم خطر مانند دی اکسید کربن و نیتروژن تبدیل می کنند. این مواد از فلزات گران قیمتی مانند پلاتین، پالادیوم و رودیوم که نقش کاتالیست های ناهمگن را دارند، استفاده می کنند.
فلزات ذکر شده به صورت لایه ی نازکی بر روی سطح لانه زنبوری سرامیک پاشیده می شوند (به این عمل، لایه نشانی گفته می شود)؛ این عمل باعث افزایش دادن مساحت سطح شده و مقدار فلز مصرف شده را حداقل می کند (بهینه سازی مصرف فلزات گران و افزایش فعالیت کاتالیستی) .
حال واکنش بین مونوکسیدکربن و مونوکسید نیتروژن را بررسی می کنیم:
مانند روش مثال قبل، مونوکسیدکربن و مونوکسید نیتروژن، جذب سطح کاتالیست خواهند شد و در همان سطح کاتالیست با هم وارد واکنش خواهند شد. سپس دی اکسید کربن و نیتروژن از سطح کاتالیست جدا می شوند.
طی فرایند اتصال برای ساخت اسید سولفوریک، دی اکسید گوگرد به تری اکسید گوگرد تبدیل می شود. این فرایند با عبور دادن دی اکسید گوگرد و اکسیژن از روی کاتالیست اکسید وانادیوم(V) انجام می شود:
این واکنش کمی متفاوت از واکنش قبلی است زیرا در حقیقت گازها با سطح کاتالیست واکنش می دهند و به طور موقت سطح کاتالیست را تغییر می دهند. این مثال خوبی از توانایی انتقال فلزات و ترکیبات آن ها در کاتالیست بودنشان است زیرا قادرند حالت اکسایش خود را تغییر دهند.
به کمک اکسید وانادیوم، دی اکسید گوگرد به تری اکسید گوگرد اکسایش پیدا می کند. در این فرایند، اکسید وانادیوم (V) به اکسید وانادیوم (IV) کاهش پیدا می کند:
اکسید وانادیوم (IV) توسط اکسیژن دوباره اکسایش پیدا می کند:
این فرایند، مثال خوبی از روشی است که کاتالیست می تواند در طول مسیر واکنش تغییر کند. اما در هر حال، در پایان واکنش، به طور شیمیایی همان کاتالیست موجود در ابتدای واکنش خواهد بود.
مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه : خدیجه آلچالانلو
تنظیم: یگانه داودی
تاریخ علم به آدمى یارى مى رساند تا «دانش» را از «شبه دانش» و «درست» را از «نادرست» تشخیص دهد و در بند خرافه و موهومات گرفتار نشود. در میان تاریخ علم، تاریخ ریاضیات و سرگذشت آن در بین اقوام مختلف ، مهجور واقع شده و به رغم اهمیت زیاد، از آن غافل مانده اند. در نظر داریم در این فضاى اندک و در حد وسعمان برخى از حقایق تاریخى( به خصوص در مورد رشته ریاضیات) را برایتان روشن و اهمیت زیاد ریاضى و تاریخ آن را در زندگى روزمره بیان کنیم.
براى بسیارى از افراد پرسش هایى پیش مى آید که پاسخى براى آن ندارند: چه شده است که محیط دایره یا زاویه را با درجه و دقیقه و ثانیه و بخش هاى شصت شصتى اندازه مى گیرند؟ چرا ریاضیات با کمیت هاى ثابت ادامه نیافت و به ریاضیات با کمیت هاى متغیر روى آوردند؟ مفهوم تغییر مبناها در عدد نویسى و عدد شمارى از کجا و به چه مناسبت آغاز شد؟ یا چرا در سراسر جهان عدد نویسى در مبناى 10 را پذیرفته اند، با اینکه براى نمونه عدد نویسى در مبناى 12 مى تواند به ساده تر شدن محاسبه ها کمک کند؟ ریاضیات از چه بحران هایى گذشته و چگونه راه خود را به جلو گشوده است؟ چرا جبر جانشین حساب شد، چه ضرورت هایى موجب پیدایش چندجمله اى هاى جبرى و معادله شد؟ و… براى یافتن پاسخ هاى این سؤالات و هزاران سؤال مشابه دیگر در کلیه رشته ها، تلاش مى کنیم راه را نشان دهیم، پیمودن آن با شماست…
از نامگذارى «مثلثات» مى توان حدس زد که این شاخه از ریاضیات دست کم در آغاز پیدایش خود به نحوى با «مثلث» و مسئله هاى مربوط به مثلث بستگى داشته است. در واقع پیدایش و پیشرفت مثلثات را باید نتیجه اى از تلاش هاى ریاضیدانان براى رفع دشوارى هاى مربوط به محاسبه هایى دانست که در هندسه روبه روى دانشمندان بوده است. در ضمن دشوارى هاى هندسى، خود ناشى از مسئله هایى بوده است که در اخترشناسى با آن روبه رو مى شده اند و بیشتر جنبه محاسبه اى داشته اند.
در اخترشناسى اغلب به مسئله هایى بر مى خوریم که براى حل آن ها به مثلثات و دستورهاى آن نیازمندیم. ساده ترین این مسئله ها، پیدا کردن یک کمان دایره (بر حسب درجه) است، وقتى که شعاع دایره و طول وتر این کمان معلوم باشد یا برعکس، پیدا کردن طول وترى که طول شعاع دایره و اندازه کمان معلوم باشد. مى دانید سینوس یک کمان از لحاظ قدر مطلق برابر با نصف طول وتر دو برابر آن کمان است. همین تعریف ساده اساس رابطه بین کمان ها و وترها را در دایره تشکیل مى دهد و مثلثات هم از همین جا شروع شد. کهن ترین جدولى که به ما رسیده است و در آن طول وترهاى برخى کمان ها داده شده است متعلق به هیپارک، اخترشناس سده دوم میلادى است و شاید بتوان تنظیم این جدول را نخستین گام در راه پیدایش مثلثات دانست. منه لائوس ریاضیدان و بطلمیوس اخترشناس (هر دو در سده دوم میلادى) نیز در این زمینه نوشته هایى از خود باقى گذاشته اند. ولى همه کارهاى ریاضیدانان و اخترشناسان یونانى در درون هندسه انجام گرفت و هرگز به مفهوم هاى اصلى مثلثات نرسیدند.
نخستین گام اصلى به وسیله آریابهاتا، ریاضیدان هندى سده پنجم میلادى برداشته شد که در واقع تعریفى براى نیم وتر یک کمان _یعنى همان سینوس- داد. از این به بعد به تقریب همه کارهاى مربوط به شکل گیرى مثلثات (چه در روى صفحه و چه در روى کره) به وسیله دانشمندان ایرانى انجام گرفت. خوارزمى نخستین جدول هاى سینوسى را تنظیم کرد و پس از او همه ریاضیدانان ایرانى گام هایى در جهت تکمیل این جدول ها و گسترش مفهوم هاى مثلثاتى برداشتند. مروزى جدول سینوس ها را تقریبا 20 درجه به 30 درجه تنظیم کرد و براى نخستین بار به دلیل نیازهاى اخترشناسى مفهوم تانژانت را تعریف کرد.
جدى ترین تلاش ها به وسیله ابوریحان بیرونى و ابوالوفاى بوزجانى انجام گرفت که توانستند پیچیده ترین دستورهاى مثلثاتى را پیدا کنند و جدول هاى سینوسى و تانژانتى را با دقت بیشترى تنظیم کنند.
ابوالوفا با روش جالبى به یارى نابرابرى ها توانست مقدار سینوس کمان 30 دقیقه را پیدا کند و سرانجام خواجه نصیرالدین طوسى با جمع بندى کارهاى دانشمندان ایرانى پیش از خود نخستین کتاب مستقل مثلثات را نوشت. بعد از طوسى، جمشید کاشانى ریاضیدان ایرانى زمان تیموریان با استفاده از روش زیبایى که براى حل معادله درجه سوم پیدا کرده بود، توانست راهى براى محاسبه سینوس کمان یک درجه با هر دقت دلخواه پیدا کند. پیشرفت بعدى دانش مثلثات از سده پانزدهم میلادى و در اروپاى غربى انجام گرفت. یک نمونه از مواردى که ایرانى بودن این دانش را تا حدودى نشان مى دهد از این قرار است: ریاضیدانان ایرانى از واژه «جیب» (واژه عربى به معنى «گریبان») براى سینوس و از واژه «جیب تمام» براى کسینوس استفاده مى کردند. وقتى نوشته هاى ریاضیدانان ایرانى به ویژه خوارزمى به زبان لاتین و زبان هاى اروپایى ترجمه شد، معناى واژه «جیب» را در زبان خود به جاى آن گذاشتند: سینوس. این واژه در زبان فرانسوى همان معناى جیب عربى را دارد.
نخستین ترجمه از نوشته هاى ریاضیدانان ایرانى که در آن صحبت از نسبت هاى مثلثاتى شده است، ترجمه اى بود که در سده دوازدهم میلادى به وسیله «گرادوس کره مونه سیس» ایتالیایى از عربى به لاتینى انجام گرفت و در آن واژه سینوس را به کار برد. اما درباره ریشه واژه «جیب» دو دیدگاه وجود دارد: «جیا» در زبان سانسکریت به معناى وتر و گاهى «نیم وتر» است. نخستین کتابى که به وسیله فزازى (یک ریاضیدان ایرانى) به دستور منصور خلیفه عباسى به زبان عربى ترجمه شد، کتابى از نوشته هاى دانشمندان هندى درباره اخترشناسى بود. مترجم براى حرمت گذاشتن به نویسندگان کتاب، «جیا» را تغییر نمى دهد و تنها براى اینکه در عربى بى معنا نباشد، آن را به صورت «جیب» در مى آورد. دیدگاه دوم که منطقى تر به نظر مى آید این است که در ترجمه از واژه فارسى «جیپ»- بر وزن سیب- استفاده شد که به معنى «تکه چوب عمود» یا «دیرک» است. نسخه نویسان بعدى که فارسى را فراموش کرده بودند و معناى «جیپ» را نمى دانستند، آن را «جیب» خواندند که در عربى معنایى داشته باشد.
مرکز یادگیری سایت تبیان - تجمیع و تنظیم : نوربخش
از دیروز بیاموز برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش . آلبرت انیشتن
رستاخیزهای اجتماعی بدون همراهی زنان شجاع غیر ممکن است چرا که زن پرچمدار وارستگی ، پاکی و از خودگذشتگی ست . حکیم ارد بزرگ
پشتکار گوهر مردان و زنان فرهمند است . حکیم ارد بزرگ
در این دنیا از دو راه می توان موفق شد ؛ یا از هوش خود و یا از نادانی دیگران . لابرویر
این عنوان کتابی است که در خصوص آزمایش های علمی منتشر شد. آقای الکس بوز، نویسنده کتاب میگوید : برای نوشتن آن منابع و آرشیوهای علمی زیادی را زیر و رو کرده تا فهرستی از شگفت انگیزترین و وحشتناکترین تجربههای علمی را گردآوری کند. کتاب، داستان واقعی دانشمندانی است که به دنبال اثبات درک نامتعارفشان از دنیای اطراف آن هم با اعمالی گاها غیر اخلاقی می باشد . پدر فلسفه اردیسم ، حکیم اُرُد بزرگ می گوید : رنج در پس هر کار ناشایست آشیانه دارد . و شاید خود این دانشمندان اگر امروز زنده بودند نسبت به اعمالی که انجام داده اند پشیمان و نادم می بودند .
1- فیل در اسید
در
سال 1962، وارن تامس - مدیر باغوحشی در اکلاهماسیتی - تصمیم گرفت 297
میلیگرم LSD - یعنی حدود 3هزار برابر یک بار مصرف متعارف افراد معتاد - را
به فیلی به نام توسکو تزریق کند. دانشمند کنجکاو ما میخواست ببیند آیا
تزریق این داروی توهمزا باعث پرخاشگری فیلهای نر میشود یا نه.
نتیجه
فاجعهآمیز بود؛ فیل بیچاره ابتدا نعرهای کشید و بعد از چند دقیقه
بیقراری، افتاد و بالاخره بعد از یک ساعت مرد. اساتید دستاندرکار آزمایش
در توجیه کارشان گفتند که فیلها بیش از حد انتظار آنها به دارو حساس
بودهاند.
2 - ترس در آسمان
باز
هم در دهه 1960، 10 سرباز برای تمرینات نظامی سوار بر هواپیمایی بودند که
ناگهان خلبان به آنها اطلاع داد که هواپیما خراب شده و در حال سقوط به
اقیانوس هستند. بعد از سربازها خواسته شد که فرمهایی را تکمیل کنند؛ بر
مبنای این اسناد، افراد تایید میکردند که ارتش آمریکا مسئولیتی در قبال
جبران خسارتهای ناشی از مرگ یا جراحت آنها ندارد.
سربازهای
بختبرگشته خبر نداشتند که سوژه یک آزمایش قرار گرفتهاند و هواپیما مشکلی
نداشت؛ گروهی از محققان میخواستند با مقایسه میزان اشتباهات افراد هنگام
پر کردن فرمها، تاثیر ترس از مرگ آنی بر تمرکز و تعقل آنها را بررسی
کنند.
3 - قلقلک
در
دهه 1930، یک استاد روانشناسی آمریکایی به نام کلارنس یوبا عقیده داشت
خنده ناشی از قلقلک، غریزی نیست و آدمها این واکنش را به صورت تقلیدی از
بقیه یاد میگیرند. او این نظریه را روی پسر خردسالش امتحان کرد. بقیه
اعضای خانواده حق نداشتند در حضور پسر کوچک، به خاطر قلقلک بخندند.
آزمایش
سختگیرانه ی یوبا چندان موفقیتآمیز نبود. قبل از اینکه پسر به 7ماهگی
برسد، اگر قلقلکش میدادند، میخندید اما این باعث نشد یوبا یک بار دیگر
نظریهاش را روی دخترش هم امتحان نکند.
4 - موشهای بیسر و صورتهای رنگ شده
در
سال 1924، کارنی لندیس از دانشگاه مینهسوتا میخواست درباره نحوه انعکاس
نفرت در چهره افراد تحقیق کند. به این منظور، او با چوبپنبه سوخته
خطهایی روی صورت چند داوطلب رسم کرد و بعد از آنها خواست آمونیاک استنشاق
کنند، به موسیقی جاز گوش بدهند، به تصاویر غیراخلاقی نگاه کنند و در
نهایت، دستشان را در یک سطل پر از قورباغه فرو کنند. سپس از هر یک از
داوطلبها خواست که سر یک موش سفید را قطع کنند.
با
اینکه بعضیها مردد بودند و بعضیها هم داد و فریاد میکردند، بیشتر
داوطلبان قبول کردند کار خواستهشده را انجام بدهند؛ «آنها شبیه اعضای یک
فرقه سری شدهبودند که برای قربانی به پیشگاه بت بزرگ آماده میشدند».
5 - زنده کردن مردهها
رابرت
کورنیش - استاد دانشگاه برکلی - در دهه 30 عقیده داشت که راهحلی برای
زنده کردن مردهها پیدا کرده است؛ او اجساد را روی الاکلنگ میگذاشت، تکان
میداد و در ضمن به آنها آدرنالین و داروهای ضدانعقاد تزریق میکرد تا
جریان خون را دوباره راه بیندازد.
او
سعی کرد روش خود را روی انسانها امتحان کند و برای همین رضایت یک محکوم
به مرگ را گرفت که پس از به دار کشیده شدن، او را به دنیا برگرداند. اما
دولت محلی کالیفرنیا به خاطر ترس از فرار متهم در صورت موفقیت آزمایش، جلوی
آن را گرفت.
6 - آموزش در خواب
در
سال 1942، لارنس لشان - که معلم کالجی در ویرجینیا بود - میخواست به طور
ناخودآگاه عادت ناخن جویدن را از سر شاگرداناش بیندازد. برای همین شبها
در حالی که پسرها به خواب خوش فرو رفته بودند، نواری را بالای سر آنها
میگذاشت که مدام تکرار میکرد : «ناخنهای من مزه خیلی بدی دارند». یک بار
هم که دستگاه پخش صدایش خراب شد، خود معلم دلسوز وسط خوابگاه ایستاد و
جمله را تکرار کرد.
تلاشهای لشان بینتیجه نبود؛ تا پایان ترم 40 درصد شاگردان عادت ناخن جویدن را کنار گذاشتند.
7 - بوقلمونهای آسانپسند
در
دهه 1960، مارتین شین و ادگار هیل روی رفتار بوقلمونهای نر در زمان
جفتگیری تحقیق کردند و به نتایج عجیبی رسیدند؛ این پرندگان خیلی مشکلپسند
نیستند. آنها عروسک یک بوقلمون ماده را در قفس پرنده نر گذاشتند و بعد به
تدریج از اجزای عروسک کم کردند تا ببینند کی بوقلمون نر احساسش را به ماده
قلابی از دست میدهد. در کمال تعجب، حتی وقتی که فقط سر مدل مصنوعی باقی
مانده بود، بوقلمون نر هنوز مثل یک پرنده ماده واقعی به آن ابراز احساسات
میکرد.
8 - سگهای دوسر
ولادیمیر
دمیخوف - جراح روس - در سال1954 شاهکار خودش را رو کرد؛ سگ دوسر. او سر،
شانهها و یک پای یک توله سگ را به گردن یک سگ گله آلمانی بالغ پیوند زد.
جالب بود که سر دوم شیر میخورد، بدون اینکه مریاش به جایی وصل باشد. هر
دو حیوان به علت پس زدن عضو ، بعد از 6 روز جانشان را از دست دادند اما
دمیخوف مایوس نشد و در عرض 15 سال بعد، آزمایش خود را 19 بار دیگر تکرار
کرد و توانست عمر موجودات عجیبش را تا یک ماه هم برساند.
9 - دکتر خفن
پزشکی
به نام استابینز فیرث - که در اوایل قرن نوزدهم در فیلادلفیا طبابت میکرد
- عقیده داشت تب زرد یک بیماری مسری نیست. پس تصمیم گرفت نظریهاش را روی
خودش امتحان کند. او استفراغ بیماران مبتلا به تب زرد را روی زخمهای باز
آنها ریخت و بعد معجون پر از میکروب را بالا کشید. فیرث بیمار نشد اما نه
بهخاطر درست بودن نظریهاش؛ تب زرد واقعا مسری است. منتها سالها بعد
دانشمندان متوجه شدند که این بیماری فقط در صورت ورود مستقیم میکروب آن به
جریان خون ( مثلا بر اثر نیش پشه ) منتقل میشود.
10 - چشمان تمام باز
یان
اسوالد از دانشگاه ادینبورو درباره به خوابرفتن در شرایط بحرانی تحقیق
میکرد. او در سال 1960، چند داوطلب پیدا کرد و چشمهای آنها را با نوار
چسب، باز نگه داشت و بعد آنها را در شرایطی خفن، در معرض محرکهای مختلف
قرار داد؛ یعنی از 50 سانتیمتری به صورتشان فلش میزد، به کف پاهایشان
شوک الکتریکی میداد و دم گوش آنها هم صداهای بلند در میکرد. با همه این
اوضاع، هر سه داوطلب توانستند در عرض 12 دقیقه به خواب فرو بروند.